ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
یه وقتا خیلی خسته میشم،می برم،کم می آرم،یه دل سیر گریه می کنم...خدایا تا کی این وضعیتت ادامه داره؟؟خودت مرتب کن اوضاع رو...خسته شدم از دست خواهرشوهر و مادر شوهری که هر دو لجبازن وخودخواه و بعد 1.5سال هنوز مرغشون یه پا داره،هیچ کدوم حاضر نیستن بشینن و کمی فکر کنن،کمی محبت کنن به هم و تموم کنن این بازی مسخرشون رو...مهربون داره داغون می شه این وسط و اونا براشون اصلا مهم نیست.فکر خوشی ها و دعواهای خودشونن...خدایا ما رو بکش بیرون از وسط اینا...
دلم از این پرده ها خسته شده،دوست دارم بکنم بندازمشون دور و برم یه پرده کرکره ساده بخرم ،صبحها بدمش کنار و شبها صافش کنم...
تو فکر کتابخونه هم هستم...عید داره می آد و من به جا تمیز کاری دوس دارم همه چی نو باشه...حسف که زور جیبم نمی رسه ...خدا رحم کنه به مهربون
بسیار زیبا ممنون